از (الف) تا (ی ) برای ...... ؟؟؟
از (الف) تا (ی ) برای ...... ؟؟؟
نوشته شده در تاريخ 22 / 7 / 1393برچسب:, توسط احمد فرهاد ( الکوزی ) |

برای خیلی ها رفیق بودم...شاید خیلی ها نارفیق بودن!!!
سعی کردم خوب باشم... اما بدی دیدم
اعتماد کردم ... فریب خوردم / عاشق شدم ... نفرت دیدم
دوست داشتم(محبت کردم) ... لطمه خوردم
مهربان بودم ... بی تفاوتی دیدم
برای همه شادی افریدم ... اما غمگینم کردند!!!!
لبهارا خنداندم ... چشمهایم را گریاندند ... ا
از تنهایی در اوردم ... تنها ماندم
صادق بودم ... دروغگویم خواندند
پیچیده و دشوار بودن ... من راحت و ساده!!!
"باهرکه ساختم............. باختم "
همدم و همراه شدم ... بعدها خنجر خوردم اما من رفیق بودم
و باز هم "رفیق" ماندم و در آخر......
تا نفس دارم و زنده ام ... رفیق خواهم ماند
تو رفیق خنجر بزن ... من دم نمیزنم
ولی خنجر خواهی خورد ... جایی ... زمانی ... که توان بلند شدن نخواهی داشت
و در اخر .... من در سرزمینی زندگی میکنم ....

که تنها خدایش از پشت خنجر نمیزند ...!!!i(حال و روز این روزای منه)

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.